امیرحسین توفیق – ونکوور
دونالد ترامپ در بیستم ژانویهٔ سال جاری بهعنوان چهلوپنجمین رئیسجمهور آمریکا سوگند یاد کرد و رسماً کار خود را آغاز نمود.
آغاز کار رئیسجمهور آمریکا، طوفانی بود. تنها در هفتهٔ اول، بهنحوی عمل نمود که تمامی نهادهای بینالمللی و رؤسای جمهور بسیاری از کشورهای دیگر را به واکنش واداشت. اما بهواقع او چه کرد که آنچنان تحریکآمیز نشان داده شد؟
در واقع آنچه دونالد ترامپ انجام داد، تنها جامهٔ عمل پوشاندن به وعدهٔ انتخاباتی خود بود. در طول ماهها تبلیغات و انجام کمپینهای انتخاباتی، ایشان مصرانه وعده داده بود که از ورود مسلمانان به آمریکا، جلوگیری خواهد کرد و اولین اقدام ایشان پس از بهدست گرفتن قدرت، همانا انجام وعدهاش بود. ایشان طی فرمانی، خواست تا از ورود شهروندانی که تابعیت یکی از ۷ کشور ایران، عراق، یمن، سودان، لیبی، سوریه و سومالی، که عمدتاً مسلماناند، به خاک آمریکا جلوگیری بهعمل آید. وی همچنین تمامی ویزاهای صادره را باطل کرد، کلیهٔ وقتهای مصاحبه را لغو کرد و هر آنچه را که در وزارت مهاجرت آمریکا در ارتباط با شهروندان این هفت کشور در حال انجام بود، برای سه ماه متوقف نمود و پذیرش پناهجو را نیز از طریق کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد برای چهار ماه متوقف نمود. این فرمان ابتدا برای یک ماه تنظیم شده بود که در طول چند ساعت یا چند روز، بسیار تغییر یافت و این تغییرات آنقدر غیرکارشناسانه و غیرمنتظره بود که مأموران مرزبانی آمریکا را واداشت بعضاً حتی سلیقهای عمل کنند. همچنین بسیاری از شهروندان این هفت کشور را که در زمان صدور این فرمان در هواپیما و از طریق کشوری دیگر بهصورت ترانزیت در حال سفر بودند، آواره و سردرگم نمود. مسافران دارندهٔ گذرنامه یکی از این هفت کشور با روادید، که بهطور قانونی قصد ورود به این آمریکا را داشتند، در مبادی ورودی بازداشت و تعدادی نیز به کشور مبدأ بازگردانده و از این کشور اخراج شدند.
طوفان، بهطور ساعتی، شدت میگرفت. اعلام شد که اگر شخصی با پاسپورت کشور دیگری بخواهد وارد آمریکا شود و در پاسپورت خود، کشور محل تولد او، یکی از این کشورها باشد نیز، مشمول این فرمان قرار میگیرد.
ایشان در فرمان جداگانهای، دستور کشیدنِ دیوار در مرز ۳۲۰۰ کیلومتری بین آمریکا و مکزیک را هم داد و اعلام کرد که هزینهٔ ۱۴ میلیارد دلاری آن را هم باید مکزیک پرداخت نماید، که البته این نیز جزو وعدههای انتخاباتی ایشان بود.
دونالد ترامپ، پس از سوگندخوردن بهعنوان چهلوپنجمین رئیسجمهور آمریکا، تصور میکرد که هر آنچه بخواهد، باید انجام دهد و از موضع قدرت و از بالا به دیگر کشورها نگاه میکرد ولی آنچه در همان روزها گذشت، اعتراضات متعدد در کشورهای مختلف، سازمانهای بینالمللی، تظاهرات مردم در آمریکا را بههمراه داشت و حتی پاپ را هم به عکسالعمل واداشت.
تعداد کشورهای مسلماننشین، بسیار بیشتر از این ۷ کشور است، هرچند دلیل انتخاب این هفت کشور، استخراج لیست این کشورها از اسناد وزارت امور خارجهٔ آمریکاست که آن هم یادگار دوران ریاست جمهوری باراک اوباماست.
فرمان دونالد ترامپ در زمان نگارش این مقاله، توسط قاضی فدرال آمریکا متوقف شده است.
این نوشتهٔ مختصری بود بر دو هفته زمامداری دونالد ترامپ که شرح کامل هر آنچه گذشته، از حوصله این مقاله خارج است.
نگارنده معتقد است اگر رئیسجمهور آمریکا در مواضع خود بماند و بهخاطر کاری که قاضی فدرال آمریکا در جهت توقف فرمان ایشان انجام داده، دست به تغییراتی بزند تا با خیال آسوده، جامعهٔ اجرایی آمریکا را یکدست نماید تا منبعد بتواند با خیالی آسوده، خواستههای خود را به مرحلهٔ اجرا بگذارد، جهان را دوقطبی خواهد نمود. قطبی که در آن آمریکا و تعدادی از متحدانش که در بین آنها، چند کشور مسلماننشین هم هست، در یک طرف و قطب دیگر، کشورهای هدفِ آمریکا و همراهان سیاسی آنها قرار خواهند گرفت و تمام موازنات سیاسی و اقتصادی جهان، تحتالشعاع آن قرار خواهد گرفت. سیاستهای مهاجرتی دونالد ترامپ از نظر بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران مذموم است تا آنجایی که رئیسجمهور آمریکا را بیمار تشخیص دادهاند. آنچه در این دو هفته اتفاق افتاده است، موجب نگرانی بسیاری از شهروندان ایرانی ساکن آمریکا گردیده است، بهنحوی که نگارنده روزانه چندین و چند ارتباط تلفنی از افراد مقیم در آمریکا داشته که قصد مهاجرت و انتقال همهٔ اندوختهها و تجربهٔ سالیان خود به کانادا را دارند؛ از اساتید ایرانی دانشگاهها گرفته تا مدیران و مالکان شرکتهای بزرگ که در آمریکا تأسیس شدهاند.
جدا از مشکلات و ناراحتیهایی که در این مدت برای این شهروندان در آمریکا فراهم گردیده است که آن هم بهدلیل تصمیمات نسنجیده و گذرای رئیسجمهور آمریکاست، این بهترین فرصت برای کاناداست تا بتواند آن سرمایههای مادی و معنوی را جذب کند و قوانین مهاجرتی خود را که بهواسطهٔ حضور چندسالهٔ حزب محافظهکار در مسند قدرت، سخت و سختتر شده است، تغییر دهد و از آن بهنفع خود بهرهبرداری نماید، مگر آنکه، دونالد ترامپ، یک عقبنشینی تاکتیکی انجام دهد که در آنصورت، باید پاسخگوی طرفداران خود باشد که بهدلیل جذابیت وعدههای انتخاباتیاش، به او رأی دادهاند.
پیشبینی آیندهٔ آمریکا و جهان، با حضور دونالد ترامپ در طول ۴ سال آینده، کاری است بس دشوار و کانادا نیز قطعاً بهدلیل همسایگی با آمریکا و داشتن قراردادهای همکاری سیاسی و اقتصادی، در مسیری ناهموار و سخت قرار خواهد گرفت که جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، باید از همهٔ هوش و ذکاوت خود برای مدیریتِ آن در طول این سالها استفاده نماید.
اگر کانادا از این موقعیت در جهت جذب سرمایههای مادی و انسانی سرگردان در داخل آمریکا یا در مسیر آمریکا استفاده ننماید، بزرگترین اشتباه سیاسی، اقتصادی خود را مرتکب خواهد شد.